فوت وکیل در جریان پرونده

فوت وکیل در جریان پرونده

فوت وکیل در جریان پرونده و تبعات آن

فوت وکیل در جریان پرونده به چه معنی است؟ فوت وکیل در جریان پرونده چه تبعاتی دارد؟ آیا فوت وکیل در جریان پرونده باعث تاخیر در دادرسی می شود؟ فوت وکیل در جریان پرونده کیفری چه تاثیری دارد؟ فوت وکیل در جریان پرونده حقوقی چه تاثیری دارد؟ کارکرد یک وکیل پایه یک دادگستری در خصوص فوت وکیل در جریان پرونده چیست؟ قرارداد بعد از فوت وکیل در جریان پرونده چه سرنوشتی پیدا می کند؟ نظر دادگاه در خصوص فوت وکیل در جریان پرونده چیست؟ قانون چه پیش بینی در خصوص فوت وکیل در جریان پرونده کرده است؟ شرایط توقف در خصوص فوت وکیل در جریان پرونده چیست؟

فوت وکیل در جریان پرونده یکی از اتفاقاتی است که ممکن است در جریان یک دادرسی حقوقی یا کیفری رخ دهد. با توجه به این که وکیل به عنوان نماینده حقوقی و قانونی یک فرد در دادگاه و جریان دادرسی حضور دارد فوت یا استعفای او نمی تواند مانع از دادرسی شده و یا باعث تاخیر در آن شود. از این رو به نظر نمی رسد که قانون اجازه دهد که فوت وکیل در جریان پرونده باعث تاخیر در روند دادرسی یا توقف دعوی شود. اما این تمام ماجرا نیست. در برخی مواقع فوت وکیل در جریان پرونده می تواند تبعاتی نیز داشته باشد. به طور مثال هر وکیل کیفری به خوبی می داند که در برخی از دعاوی کیفری متهم ملزم به داشتن وکیل است. حال اگر وکیل وی فوت کند عملا تا قبول وکالت وی توسط یک وکیل از جانب او یا دادگاه دعوی و دادرسی متوقف می شود. بنابراین حالت های مختلفی را می توان برای این مسئله در نظر گرفت.

ما در این مقاله می خواهیم بدانیم که فوت وکیل در جریان پرونده چه تاثیراتی در روند دعوی و دادرسی می تواند داشته باشد؟ همچنین می خواهیم بدانیم که موکل بعد از فوت وکیل در جریان پرونده چه کاری می تواند انجام دهد؟ آیا هزینه وکالت او باید به صورت کامل پرداخت شود و یا نیازی به پرداخت هزینه دادرسی نیست؟ این ها مهمترین مواردی است که ما در این مقاله به آن ها خواهیم پرداخت. با ما در ادامه همراه بمانید.

فوت وکیل در جریان پرونده از دید قرارداد

فوت وکیل در جریان پرونده را ابتدا باید از دید قانون و قرارداد فی مابین مورد بررسی قرار داد. در واقع ابتدا باید بدانیم که فوت وکیل در جریان پرونده بر اساس عقد میان او و موکل چه تاثیری می تواند داشته باشد. هر وکیل حقوقی به خوبی می داند که هر قرارداد در قانون ایران تحت یکی از مفاهیم لازم یا جایز مورد بررسی قرار می گیرد.

عقد لازم به عقدی گفته می شود که طرفین امکان فسخ یا انحلال قرارداد را ندارند مگر این که یکی از چهار حالت پیش بینی شده در قانون ایجاد شود. قراردادهایی مانند مبایعه نامه، قولنامه یا … از جمله قراردادهای لازم در قانون ایران شناخته می شود. اما قراردادهایی مانند قرارداد وکالت از نوع جایز محسوب می شود. جایز بودن قرارداد بدین معنی است که هر کدام از طرفین در موقعیتی که بخواهند می توانند نسبت به انحلال قرارداد اقدام کنند. در مواردی برای این که موکل نسبت به قرارداد پشیمان نشود و امکان انحلال آن را نداشته باشد با ذکر عنوان بلاعزل عملا امکان انحلال قرارداد را از خود می گیرد. اما این مسئله باعث نمی شود که این قرارداد وکالت در دسته عقود لازم قرار بگیرد.

یکی از بارزترین تفاوت های میان قرارداد لازم و جایز در این است که در قرارداد لازم امکان انحلال قرارداد به واسطه مرگ یکی از طرفین ایجاد نمی شود اما در قراردادهای جایز با مرگ یکی از طرفین قرارداد خود به خود منحل شده و از بین می رود. بنابراین از نظر قانون و قراردادها فوت وکیل در جریان پرونده باعث از بین رفتن رابطه موکل و وکیل می شود. بنابراین موکل باید در خصوص ادامه دادرسی نسبت به انتخاب یک وکیل دیگر اقدام کند.

همچنین در نظر داشته باشید که انحلال قرارداد به واسطه مرگ یکی از طرفین باعث از بین رفتن مفاد قرارداد از ابتدا نمی شود. در کلام ساده تر قرارداد تا روز مرگ پابرجا محسوب می شود، از این رو موکل موظف است نسبت به پرداخت اجرت المثل کارهای انجام شده تا روز مرگ اقدام کند. بنابراین نه حقوق مشخص شده در قرارداد به طور کامل پرداخت می شود و نه موکل به طور کامل از پرداخت حقوق معاف می شود. بلکه وی باید نسبت به پرداخت اجرت المثل اقدام کند.

آثار فوت وکیل در جریان پرونده

حال که آثار فوت وکیل در جریان پرونده در جریان قرارداد میان طرفین را دانستیم حال نوبت این است که بدانیم فوت وکیل در جریان پرونده چه تاثیری در یک دعوی و دادرسی می تواند داشته باشد.

همانطور که گفتیم هر وکیل کیفری و حقوقی به خوبی می داند که بر اساس قانون فوت وکیل در جریان پرونده نمی تواند به صورت مستقیم در روند دادرسی تاثیری داشته باشد. یعنی نمی تواند باعث توقف یا تاخیر در دادرسی شود اما در شرایطی این امکان وجود دارد که دادگاه نسبت به توقف دادرسی یا تاخیر در آن اقدام کند.

به طور مثال در صورتی که حالت ضرورت ایجاد شود. به طور مثال اگر وکیل درست در شب پیش از جلسه دادرسی فوت کرده باشد و موکل از این مسئله بی خبر باشد دادگاه می تواند بر اساس ایجاد ضرورت و در دسترس نبودن وکیل دیگر در جهت حفظ عدالت و حفظ حقوق موکل او نسبت به تاخیر در جلسه دادرسی اقدام کند.

همچنین در دعاوی کیفری که نیاز به حضور وکیل برای متهم است در صورتی که وکیل متهم از دنیا رفته باشد، دادگاه نسبت به توقف دادرسی تا زمان پیدا شدن وکیل دیگر برای متهم اقدام می کند. در صورتی که متهم نسبت به این کار اقدامی نکند دادگاه بر اساس قانون اجازه استفاده از وکیل تسخیری را برای او دارد.

این ها از جمله مهمترین شرایط و مواردی است که در خصوص فوت وکیل در جریان پرونده وجود دارد. بنابراین به جز در شرایط خاص و در مواقعی که ثابت شود موکل بدون وکیل نمی تواند در دادگاه حضور داشته باشد و یا در جریان دادرسی قرار بگیرد، فوت وکیل در جریان پرونده می تواند در روند دادرسی تاثیر گذار باشد.